شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

معنی conservation به فارسی :

نگهداری

این فکر که خواص اشیا از قبیل وزن و مقدار ، به رغم تغییر شکل یا ترتیب آنها ، ثابت باقی می ماند.

نگهداری ذهنی

اصطلاح پیاژه برای توانایی درک کودک از اینکه برخی ویژگیهای اشیا (مانند جرم ، حجم ، و تعداد) به رغم تغییراتی در ظاهر اشیا ، همچنان ثابت می مانند. {مرحله پیش عملیاتی}.

بقا ، نگهداری

این واقعیت که عدد ، طول ، ماده ، یا سطح تغییر نمی کند ولو آنکه به شکل های مختلفی ارائه شود. توانایی درک مفهوم بقایا نگهداری مستلزم استفاده از عملیات بازگشت پذیر است.

نگهداری ذهنی

نگهداری، حفظ کردن. اصطلاح پیاژه برای توانایی درک این موضوع که هر چند ممکن است شکل و فرم اشیاء تغییر کند، شی هنوز هم سایر خصوصیات خود را حفظ می‌کند.

نگهداشت،‌ بقا، نگهداری

نگهداری ذهنی