• صفحه اصلی
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • محبوب ترین واژه ها
  • کمک مالی

دیکشنری روان

نمایش نتایج بیشتر

شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

adult

معنی adult به فارسی :

بزرگسال

بزرگسال

بزرگسال

واژه های مرتبط:

  • leiter adult intelligence scale
  • telegraphic speech
  • adult-ego-state
  • genetic epistemology
  • adolescent and adult heterosociality
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به دیکشنری رابین میباشد.