شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

معنی confounding به فارسی :

درهم آمیختگی

متغیر کنترل نشده ای که با یک متغیر مستقل به طور نظامدار تغییر می کند ؛ جدا کردن اثر متغیر مستقل از متغیر درهم آمیخته یا مخدوش کننده ناممکن است.

درآمیختگی، مخل