معنی dissociation به فارسی :
تفرق، گسست، گسستگی، از هم پاشیدگی، انفکاک
تفرّق، ناهمخوانی
گسست
فرایندی که از طریق آن برخی اندیشه ها ، احساسات ، یا فعالیتها پیوند خود را با سایر وجوه هشیاری و شخصیت از دست می دهند و به صورت خودکار یا مستقل عمل می کنند.