شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

ego

معنی ego به فارسی :

خود

از نظر فروید ، جنبه منطقی شخصیت ، مسئول هدایت کردن و کنترل کردن غرایز طبق اصل واقعیت. از نظر یونگ ، جنبه هشیار شخصیت. از نظر موری ، سازمان دهنده هشیار رفتار ؛ این برداشت گسترده تری از برداشت فروید است.

خود

من (ایگو)

من (ایگو)

خود

در نظریه سه بخشی فروید درباره شخصیت: بخشی است تقریباً معادل «خود ادراک شده» یا «خودمهارگر» که از تکانشوری نهاد جلوگیری می کند به نحوی که کامروایی فرد تا پیدا شدن مفرهای جامعه پسند به تعویق افتد. {فراخود ، نهاد}.

من

من

ایگو (خود)

از دیدگاه فروید ، بخش منطق پذیر ذهن که از اصل واقعیت برای ارضای نهاد استفاده می کند.

خود، منف ایگو. فروید در سال 1923 مدل ساختاری دستگاه روانی را با اید و ایگو معرفی نمودو از نقطه نشر ساختاری، دستگاه روانی به سه حوزه تقسیم می‌شود؛ اید، ایگو، سوپرایگو، که با اعمال متفاوت خود مشخص هستند.

من

جنبه منطقی شخصیت که مسئولیت هدایت و کنترل غرایز را بر عهده دارد.

خود