معنی ground به فارسی :
زمینه
(1) زمینه، آنچه در یک تصویر شکل یا موضوع بر آن مسلط است. تکلیف معیوب شکل- زمینه در بیماران مبتلا به اختلال عضوی مغز شایع است، و در مقابل یک شکل- زمینه معمولی همان سر در گمی را پیدا میکند که افراد بهنجار در وضعیت های دو پهلو گرفتار آن می گردند. (2) پایه ا