معنی intelligence به فارسی :
هوش. هوش را میتوان توانایی شخص برای تفکر و عملکرد منطقی و معقول نمود. در کار بالینی، هوش با آزمونهای توانایی برای حل مسائل و ساختن مفاهیم با استفاده از کلمات، ارقام، سایر نمادها، الگو و ابراز غیر کلامی سنجیده میشود.
هوش (در نظریه پیاژه)
هوش در نظریه پیاژه یک اصطلاح پیچیده است، اما به طور کلی می توان گفت که یک عمل هوشمندانه همواره میل به این دارد که برای بقای ارگانیسم در موقعیتی که در آن قرار دارد ششرایط بهینه را فراهم آورد. هوش همواره به سازگاری ارگانیسم با محیطش مربوط است.
هوش
هوش
هوش
1- آنچه هر آزمون میزان شده ی هوش می سنجد. 2- توانایی آموختن از راه تجربه ، تفکر به شیوه ی انتزاعی ، و رویارویی موثر با محیط. {سن عقلی ، هوشبهر}.
هوش
هوش