شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

معنی interference به فارسی :

تداخل. 1- بطور کلی، هر فرآیندی که در آن دو عمل تعارضی وجود دارد بطوری که موجب کاهش عملکرد می‌گردد. در اصطلاح عوام کارها سد را هم می‌گردند. 2- در نورشناسی و صداشناسی، کاهش دامنه یک موجب مرکب وقتی در یا چند الگوی موجی بهم می‌رسند. 3- در روان‌شناسی اجتماعی،

تداخل

تداخل