شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

معنی repression به فارسی :

سرکوبی

سرکوبی

فرایند جلوگیری از ورود اندیشه ها ، خاطره ها و امیال نامطبوع به هشیای و رها ساختن آنها به صورت فعال در ذهن ناهشیار.

سرکوبی

مکانیزمی دفاعی که انکار ناهشیار وجود چیزی که موجب اضطراب می شود را شامل می شود.

واپس رانی

1- نوعی مکانیسم دفاعی: تکانه یا خاطره ای که ممکن است احساس گناه برانگیزد از حیطه ی آگاهی زدوده با انکار می شود. {فرونشانی مکانیسم دفاعی}. 2- یکی از نظریه های در زمینه فراموشی.

واپس رانی، سرکوب

سرکوبگری، سرکوبی، سرکوفتگی

واپس رانی

یکی از سازو کارهای دفاعی فرویدی که در آن افکار ناخوشایند به ناهشیار واپس رانده می شوند.