شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

معنی semantic generalization به فارسی :

تعمیم معنایی

تعمیم دادن به نمادهایی که معنایی شبیه به معنای محرک شرطی به کار رفته در حین آموزش دارند ، هر چند که ویژگی های فیزیکی نمادها کاملاً با ویژگی های محرک شرطی مغای باشند. برای مثال ، اگر به آزمودنی ها آدمی آموزش داده شده است که با دیدن عدد 10 ترشح بزاق کنند ، آنها همچنین با دیدن 8/80 یا 100 نیز ترشح بزاق خواهند کرد. در تعمیمی معنایی ، معنی تعیین می کند که چه مقدار تعمیم رخ دهد نه شباهت های فیزیکی بین محرک ها.