شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

معنی sensation به فارسی :

حس کردن، دریافت حسی

حس کردن، دریافت حسی

حس کردن، دریافت حسی

دریافت حسی ، حس کردن

احساس

تجربه ی هشیارِ همایند با یک محرک ساده ، مانند ارائه شدن صوت یا نور. در گذشته تمایز بین احساس و ادراک از لحاظ نظر اهمیت ویژه ای داشت. اما امروزه این تمایز ، رنگ باخته است و به نظر می رسد که این دو تجربه را باید بخشهایی از یک پیوستار واحد بدانیم.

احساس، حس کردن،‌ احساس کردن